Thursday, 28 January 2010

اخبار مربوط به بازی ساقی عقیلی در تئاتر(سری 1)

نمایش دنیای زن ها با بازی ساقی عقیلی

نويسنده: حسين مشكلاتي. كارگردان: حسين سحرخيز.
بازيگران:ساقي عقيلي، پرديس افكاري، ناهيد مسلمي، تبسم هاشمي، و مهري مهرنيا.
خلاصه داستان: «منظر» زن مغرور و زيبايي كه تفكرات شديد زن سالارانه دارد، در حالي كه دوران كهولت را سپري مي كند با ذهنيات و افكاري درگير است كه روح دوستانش در آن حضور دارند و گذشته و امروز او را همراه با تفكراتش به چالش مي كشند...***نمايش «حسين سحرخيز» در صحنه اي اتفاق مي افتد كه عناصر و ابزارهاي ديداري موجود در آن بر كهنگي و گذشت زمان تأكيد و اشاره دارند. معابر تو در توي انتهاي صحنه با نيم دايره اي كه در عقب صحنه قرار داده شده و شكل يك ساعت بزرگ را ساخته است، فضايي براي عبور و مرور شخصيتهاي نمايش در انتها به وجود آورده اند كه گويي در پس ذهن قهرمان داستان هستند.شخصيتهاي ديگر نمايش به طور پياپي از اين فضا وارد صحنه مي شوند و جهان ذهني و فكري قهرمان داستان را با چالش مواجه مي كنند.صحنه زيرزمين در ادامه معناهاي مرتبط با زماني كه مطرح مي كند، با نوعي كهنگي و قدمت همراه است كه افكار به ظاهر مترقي و فمنيستي قهرمان را در برگرفته است.صحنه تاريك/ روشن با رنگهاي غالباً تيره و ساعت بزرگ قديمي و سماور و چرخ خياطي كهنه و ديگ و الك و ... همه صحنه را دربرگرفته و بر فضاي كهنه محدود پيرامون قهرمان داستان تأكيد دارد. شايد تنها نشانه و عنصر زنده اين صحنه همان تنگ آب باد و ماهي سرخ باشد كه در روي ميز قرار داده شده و نشانه اي از دنيايي خارج از جهان نمايش است.«دنياي زنها» نمايشي اجتماعي/ انساني است كه فارغ از تقسيم بندي هاي جنسيتي، روابط انساني ميان زنها و مردها را مورد پرداخت قرار داده است، منتها نويسنده و كارگردان براي پرداختن به اين رابطه انساني، يك طرف رابطه - يعني زنها- را انتخاب كرده اند. اگرچه در اين ساختار داستاني مبارزه مرد سالارانه «منظر» به عنوان زني كه مدعي دفاع از حقوق زنان است، زياد مورد اشاره قرار مي گيرد، اما در مجموع موضوعي كه همچنان اهميت و ارزش بيشتري دارد و به صورت كلي مطرح مي شود، تحليل ويژگيهاي ارتباطي از سوي جامعه اي زنانه است.شبكه داستاني و دامنه ارتباطات داستان بر پايه آشنايي سه زن ايجاد مي شود. نقطه ارتباط دهنده اين زنها در گذشته و محمل گسترش داستان و بسط ديدگاههاي آنها هم دو مرد به نامهاي منصور و ايرج هستند. پس طرح وابستگي شخصيتها به هم، شكل و نوع رابطه آنها را با يكديگر مورد بررسي قرار مي دهد. عاطفه همسر منصور است و فتانه همسر ايرج!اما داستان پس از آغاز و گسترش يافتن، اين سه شخصيت زن را به مدد يك مشخصه بارز معرفي مي كند. «عاطفه» همچنان كه از اسمش برمي آيد، نمادي از احساس قلبي و عشق خالص است كه سالهاي سال با عشق به همسرش زندگي كرده است. «فتانه» به تناسب نامي كه برايش انتخاب شده تنها عشق را محور ارتباط مي داند و «منظر» نمادي از تعقل خشك زن سالارانه است.داستان با روايت محورهاي سه گانه مربوط به اين سه زن چالشهاي بارز و برجسته زندگي شان را مورد تحليل قرار مي دهد و در پايان به اين نتيجه مي رسد كه هر يك از اين سه زن به دليل وجود آن ويژگي مطلق در زندگي شان شكست خورده به شمار مي آيند. «عاطفه»، تعقل، فتانه عشق و تعقل و «منظر» زنانگي و عشق را در زندگي شان كم داشته اند. بنابراين نتيجه گيري قابل پيش بيني داستان مي تواند اين باشد كه يك زن كامل بايد هر سه اين ويژگيها را داشته باشد.داستان نمايشنامه «مشكلاتي» اين گستره ارتباطي را خوب مطرح مي كند، بسط مي دهد و با چالش و درگيري مواجه مي سازد و سحرخيز نيز تقريباً به خوبي توانسته اين داستان را در يك اجراي صحنه اي ارائه دهد.تنها ايراد كار در نمايش «دنياي زنها» احتمالاً به ريتم اثر مربوط مي شود كه اين كاستي هم به طور قطع نتيجه زياده گوييها و تطويل متن در برخي از فصول است. هر چند كه در مجموع با حذف برخي زوايد جزيي متن و اجرا مي توانند متناسب با هم روايتي مناسب و منسجم را نتيجه دهند.در حوزه بازيگري پرديس افكاري در نقش منظر، با اينكه بار اصلي اجرا را بر دوش دارد، اما بازي قابل قبولي ارائه نمي كند و دست كم در نقش يك زن كهنسال مغرور نمي تواند فضاي نمايش را تشديد كند و تعادل ببخشد.افكاري با همه تلاشي كه در ارائه نقش خود انجام داده در بسياري از فصول فراموش مي كند كه يك پيرزن است. بنابراين در راه رفتن، صحبت كردن و ... مانند نقش منظر نيست.اما ناهيد مسلمي در نقش عاطفه،تبسم هاشمي در نقش فتانه و ساقي عقيلي در نقش «زينت» آنچه را كه نمايش و نقش از آنها مي خواهد به خوبي ايفا مي كنند. حضور نمادين «مهري مهرنيا» در نقش مادر هم اين جمع را كامل كرده است.در مجموع نمايش «دنياي زنها» همچنانكه از عنوانش پيداست، داستاني را در مورد زنها روايت مي كند. اما در پس اين داستان مي توان به كليتي دست يافت كه فراتر از تقسيم بندي جنسيتي مطرح مي شود و بيشتر انساني و اجتماعي است.

منبع:


حورا نمایشی متفاوت


نويسنده: بهار مومني كارگردان: محمود صابري
بازيگران: ساقي عقيلي، قربان نجفي، گيلدا حميدي، محمدآقا محمدي، محمد پورحسن، مهرداد باقري، مژگان خالقي، محمدرضا ترابي، خيرالله تقياني پور، فرامرز قليچ‌خاني طراح صحنه: علي نصيري نيا طراح لباس: بهار مومني دستيار كارگردان: خيرالله تقياني‌پور موسيقي: بهمن روشني طراح گريم: عاطفه ابيضي، امير غفاري
درختچه‌هاي سوزني برايت دست تكان مي‌دهند و گل‌هاي بنفشه و اقاقيا، پرندگان مهاجر را از عطر خود سرمست مي‌كنند. به شتاب راه خود را از ميان سبزه و بوته و گل‌هاي تازه نفس، كه عطر نفس‌هايشان فضاي حوزه هنري را جاني ديگر بخشيده است، باز مي‌كنم. به چند قدمي درب ورودي تالار انديشه كه مي‌رسم با جماعتي مواجه مي‌شوم، چشم به درب بسته دوخته و در حال انتظار. (هر جا بهتر بود از اينجا، آخه تئاتر هم شد تفريح.) جوانكي كنج ساختمان درب ساختمان تازه‌ساز حوزه هنري، چنبره زده و با گوشي همراه خود همراهي مي‌كند. از ميان جمعيت، كشان‌كشان خود را به درب ورودي مي‌رسانم كه نگاه‌هاي غريب و تلخ عده‌اي توجهم را جلب مي‌كند، كه زير لب بلند فرياد مي‌زنند: دير اومده، زود هم مي‌خواد بره تو...هـ به سمت دو نفر از تماشاگران مي‌روم. سخت مشغول انتقاد از وضعيت موجود هستند. براي خلاصي از نگاه ديگران هم كه شده سر صحبت را باز مي‌كنم. مجيد مسير تئاتر ديني را يكنواخت مي‌بيند. او مي‌گويد: با توجه به رقم بالاي بودجه‌اي كه براي اجراي نمايش‌هاي مذهبي اختصاص داده مي‌شود نبايد شاهد يكنواختي و تكرار در ارائه و اجراي نمايش‌هاي مذهبي در صحنه باشيم. اميدوارم حورا اين ساختار تكراري را بشكند. زهرا كه با بند موبايلش بازي مي‌كند، و صحبت‌هاي مجيد را تاييد مي‌كند مي‌گويد: اگر من به عنوان بازيگر تئاتر براي بازي در يك تئاتر ديني دعوت شوم، مطمئناً با توجه به شناختي كه از رقم‌هاي بالاي اختصاص داده شده به نمايش‌هاي مذهبي دارم، تقاضاي دستمزدي حداقل 5 برابر ديگر نمايش‌ها خواهم كرد. البته در اين لحظه به آقاي صابري كارگردان حورا تبريك گفتم كه احتمالاً با جيبي چرب راهي منزل شده است، اما صحبت‌هاي صابري هم شنيدني است: «متأسفم كه توجه مالي حوزه هنري به چنين نمايش فاخري كه باني آن هم حوزه هنري بود، بسيار كم‌رنگ و نااميدكننده است. حداقل بودجه ممكن، توسط حوزه براي ما مشخص شد و من براي استفاده از يك پشتيبان مالي ديگر قريب به چند ماه به هر ارگاني سرك مي‌كشيدم.» به ساعت خود كه نگاه كردم عقربه بزرگ نشان از شروع نمايش حورا، ساخته محمود صابري را ‌داد. نمايش با موضوع هجرت دختري مسيحي به نام حورا و پسري يهودي به نام اسماعيل است كه به دليل سوء تفاهمات، محدوديت‌ها و تفكرات غلط و ابتدائي قوم‌شان محكوم به مرگ مي‌شوند و براي رهائي از اين تفكرات و رسيدن به آزادي به سوي مكه حركت مي‌كنند. چرا كه در آيين‌شان خبر از پيامبري داده شده است كه سرور آزادگان است و پناه مظلومان و مكان زندگي او مكه است. در ادامه اين دو جوان پس از طي فراز و نشيب‌هاي بسيار به مكه مي‌رسند و توسط پيامبر به اسلام گرويده مي‌شوند و سپس عشق خود را به هم ابراز مي‌كنند. شايد اين نمايش جزو معدود نمايش‌هاي مذهبي اجرا شده باشد كه پس از اتمام آن شاهد برقراري ارتباط مخاطبان با نمايش هستيم. احمد اميني دانشجوي تئاتر، كه به همراه دوستان خود براي تماشاي اين نمايش مذهبي به تالار انديشه حوزه هنري آمده است از اين ارتباط به عنوان آشتي تئاتر با مخاطبان عام ياد مي‌كند و مي‌گويد: زماني كه به دوستانم پيشنهاد تماشاي تئاتر را دادم با يك نوع بازخورد غيرقابل پيش‌بيني مواجه شدم. بچه‌ها در ابتدا رفتن به پارك ملت و بستني خوردن را مفيدتر از تماشاي تئاتر مي‌ديدند ولي حالا پيشنهاد مي‌كنند بليط نمايش‌هاي تئاتر شهر را پيش‌خريد كنيم. محمود صابري، كارگردان نمايش حورا معتقد است، شعار «تئاتر براي همه» در حورا مصداق عيني و عملي دارد. بهتر است از زبان خودش بخوانيم: «هنرمند ما بايد به سطح نشانه شناسي و دايره نمادشناسي مخاطب توجه كند و با توجه به اين موضوع خوراكي را براي او تهيه كند كه با سطح نشانه‌شناسي و اطلاعات او هماهنگي داشته باشد. اجراي نمايش‌هاي مذهبي ما بايد خالي از هر نوع كليشه و تكرار باشد. در غير اين صورت نمايش مذهبي ما شبيه به روضه‌ مذهبي خواهد شد و روضه مذهبي ديگر تئاتر نيست. وظيفه هنرمند ما اين است كه سطح سليقه مخاطبان را هماهنگ با سطح رشد نمايش‌هاي ما ارتقا دهد تا شاهد آشتي مخاطبان عام با جامعه تئاتري باشيم.» متن قوي، محكم و بيرون از كليشه بهاره مومني، نكته مثبتي است كه مي‌توان در نمايش مذهبي حورا مورد توجه قرار داد. بهاره مومني كه به صورت حرفه‌اي به فعاليت طراحي صحنه و لباس مشغوليت دارد با نگارش متن حورا، نشان داده است كه مي‌تواند در فيلم‌نامه نويسي و نمايشنامه نويسي نيز حرفي براي گفتن داشته باشد. در ادامه به سراغ جوانكي مي‌رويم كه كيف به دوش از درب حوزه هنري بيرون مي‌رود. منتظر تاكسي ايستاده است. علت حضور وي را جويا مي‌شويم. او نيز دغدغه مذهبي دارد مي‌گويد: فكر مي‌كردم اين نمايش هم مانند ديگر نمايش‌هاي مذهبي ساخته شده، سراسر تكرار و كليشه و يك نوع برش تاريخي است كه در اين فصل از زندگي به تماشا مي‌نشينيم. به پيشنهاد و اصرار دوستم به تماشاي نمايش آمدم. فكر مي‌كنم حورا تا اندازه‌اي توانسته است از وجهه نمايش مذهبي دفاع كند و تافته‌اي جدابافته باشد. محمود صابري هم بزرگ‌ترين علت ساخت نمايش مذهبي حورا را دغدغه دين عنوان مي‌كند و مي‌گويد: من وقتي متن خارجي هم كار مي‌كنم كفه معنويت و عرفان سنگين‌تر است. به هر حال حورا در نوع خود توانسته است نمايشي متفاوت از آنچه تا به حال به عنوان نمايش مذهبي ديده ايم ارائه كند و با مخاطب‌هاي خود ارتباط لازم را برقرار كند. اميدواريم شاهد افزايش هرچه بيشتر مخاطبان اين هنر پر ارزش و تاثيرگذار باشيم و هنرمندان ما در عرصه هنر تئاتر بتوانند جمعيت بيشتري را به سالن‌هاي تاريك و خلوت تئاتر بكشانند.
منبع:


نمایش راز با هنرمندی ساقی عقیلی

نویسنده: داریوش ربیعی.
کارگردان : زری طالبی.
بازیگران: ساقی عقیلی، مرجان امیر ارجمند، حسن بزرا، الناز حبیبی، و...
خلاصه داستان: این نمایش داستان خانواده ای مسیحی است که در انتظار داشتن فرزند هستند. زن خانواده که نا امیدانه به دنبال معجزه ای است به سفارش زن همسایه راهی یک سفر معنوی می شود تا شفا بگیرد.
نمایش راز مضمونی کاملا سفارشی دارد. سفارشی که جشنواره هایی همچون تئاتر رضوی و... برای کارگردان ها مطرح می کنند. وجود جشنواره های موضوعی بدین دلیل که این جشنواره ها می تواند فضایی را برای شکل گیری یک گروه که نمایش کار می کنند ایجاد کند به نفسه حرکت خوبی است اما زمانیکه محدودیت ها در ارائه مضامین خاص بیشتر می شود این کارکرد مثبت یکسره به سمت رویکردی منفی پیش می رود. این قضیه در مورد نمایش راز نیز صادق است. تماشاگر و کارگردان ایرانی عادت کرده است که آثار مذهبی، مضامینی تکراری و شیوه های اجرایی مشخصی داشته باشند. شیوه هایی که معنی و مفهوم خود را از آثاری به همین شکل در تلویزیون می گیرند. "زری طالبی" در نمایش راز می کوشد با تحریک احساسات رقیق تماشاگر، داستان را به او تحمیل کند. او در این راه از هیچ امکان تئاتری بهره نمی گیرد و به همین دلیل نمایش فضایی خشک و کسل کننده دارد. معجزه برای به دست آوردن فرزند داستانی تکراری در ادبیات مذهبی ایران است. داریوش ربیعی به عنوان نویسنده و زری طالبی در جایگاه کارگردان این بار پای خانواده ای مسیحی را به میان کشیده اند تا به داستان شکلی تازه تر بدهند. اما نکته اینجاست که کار روایت داستان خیلی زود به همان منطق تکرار دچار می شود. نمایش از حداقل ها در طراحی صحنه و لباس سود می جوید. با توجه به فضای کلی شعارگونه نمایش نیز بازی ها به سمت اغراق می رود و همین نکات نمایش را چندین پله از آنچه هست پایین تر نشان می دهد. نمایش راز با مبنای یک سفر شروع می شود. سفری که قرار است شخصیت زن خانواده مسیحی در آن بنابر تعالیم پیر زن همسایه به تعالی روحی برسد. داشتن فرزند نیز در اینجا بهانه است. تنها کارگردان و نویسنده از دونشانه آشنای عمومی در نمایش خود استفاده کرده اند. یکی از آنها مسئله سفر است که همیشه در ادبیات دراماتیک نشانگر تحول است و دیگری داشتن فرزند که از میل به زندگی در آینده و جاودانگی می آید. کارگردان این دو مسئله را در کنار اعطای معجزه به عنوان تم اصلی نمایش خود انتخاب کرده و می کوشد آن را بسط و گسترش دهد. در این شکل نمایش ها یک نیروی بازدارنده درونی نیز در اثر وجود دارد که با خواسته های دیگر شخصیت های کار به مقابله بر می خیزد و به عنوان شخصیتی که در انتهای نمایش مورد تحول واقع می شود در داستان حضور دارد. این شخصیت آنتاگونیست در ابتدا هیچ اعتقادی به معجزه ندارد اما بعد که آن را می بیند در مقابلش سر تعظیم فرود می آورد. زری طالبی که در این نمایش سراغ ژانر مذهبی ایرانی رفته حداقل می توانست در پس داستان تکراری خود از نشانه های تازه ای در شخصیت پردازی کارکتر هایش بهره بگیرد. شخصیت زن مسیحی می توانست بار دراماتیک مناسبی برای این نگاه مشخص باشد. آسیب پذیری او بنا بر زن بودن و دین متفاوتی که با باقی زن های اطرافش دارد دستاویز دراماتیک مناسبی جهت خلق یک شخصیت یکه است. اما او در این داستان زیر سایه زن همسایه قرار گرفته و در عمل به شخصیت دوم بدل می شود. بازی بازیگران هم بخصوص با گریم هایی غلو شده یکسره تماشاگر را آزار می دهد. هیچ واقعگرایی و مینیمالیسمی در این داستان صورت نمی گیرد و کارگردان قصد دارد تا انتها دائم به تماشاگرش تذکر های مذهبی و اخلاقی داده و او را ارشاد کند. از همین روست که بازی بازیگر هم از روال عادی و طبیعی خود خارج می شود. تنها نکته مثبت کارگردانی این نمایش شاید استفاده طالبی از فضاهای خالی میان شخصیت ها باشد. او با میزانسن های گسسته ای که تدارک می بیند می تواند فاصله شخصیت ها را از یکدیگر به نمایش بگذارد. این فاصله ها اندک اندک پر می شود و در انتها شخصیت ها که کاملا متحول شده اند به هم می رسند.

منبع:
http://www.roozonline.com/persian/archive/honarerooz/honarerooz/article/2009/may/26//-cdd5ccb035.html


نمایش تند باد خیال

نمایش”تندباد خیال” به كارگردانی اعظم بروجردی یكشنبه هفتم خرداد ماه 85برای خبرنگاران و هنرمندان اجرای ویژه خواهد داشت.به گزارش سایت ایران تئاتر، این نمایش از اواخر اردیبهشت ماه در تالار مولوی روی صحنه رفت تا اواخر خرداد ماه به اجرای خود ادامه می‌دهد. در این نمایش كه با نگاه‌ تازه‌ای به جنگ تحمیلی پرداخته، بازیگرانی چون ساقی عقیلی، شبنم مقدمی، تبسم هاشمی‌حائری، و رضا امامی ایفای نقش دارند.0


نمایش مجلس شبیه مرگ و زندگی با هنر نمایی ساقی عقیلی


خانه نمايش اداره تئاتر، پس از جشنواره تئاتر فجر ميزبان نمايش"مجلس شبيه مرگ و زندگي" مي‌شود. به گزارش دريافتي سايت ايران تئاتر از روابط عمومي اداره برنامه‌هاي تئاتر و خانه نمايش، نمايش"مجلس شبيه مرگ و زندگي" نوشته فرهاد ارشاد و رحمان حقيقي است که از 16 بهمن با کارگرداني رحمان حقيقي در خانه نمايش اجرا مي‌شود. در اين نمايش احمد علامه‌دهر، ساقي عقيلي،رحمان حقيقي، ميکائيل هاشم‌زاده، ماه‌منير نديم، غزاله هدايت‌پور، مهسا احجاريان، سينا محمدي، مه‌سيما نديم، حسين پورکريمي و پرستو آراسته ايفاي نقش دارند. همچنين هوتن غضنفري آهنگساز، ميکائل هاشم‌زاده و پرستو آراسته دستيار کارگردان، افسانه قلي‌زاده طراح گريم نمايش است. اين نمايش از 16 بهمن تا اواسط اسفند ماه87 هر روز ساعت 30/18 به مدت 65 دقيقه در خانه نمايش اجرا شد.
منبع:


http://www.edareyetheater.blogfa.com/

نمایش "مجلس شبیه مرگ و زندگی" نوشته فرهاد ارشاد و رحمان حقیقی و به کارگردانی رحمان حقیقی این روزها خانه نمایش اداره تئاتر(واقع درخ انقلاب نرسیده به میدان فردوسی کوچه پارس) راس ساعت 18:30 به روی صحنه رفته است . در این نمایش که برگزیده سیزدهمین جشنواره بین المللی نمایش های آئینی سنتی است احمدعلامه دهر . ساقی عقیلی و رحمان حقیقی با همراهی میکائیل هاشم زاده . ماه منیر ندیم . غزاله هدایت پور . سینا محمدی . مهسا احجاریان . مه سیما ندیم و حسین پور کریمی ایفای نقش می کنند .
منبع:


http://pscnews.ir/fa/fullmode/posts/1387/12/1/teathr%20pic.html

No comments:

Post a Comment