حورا نمایشی متفاوت
نويسنده: بهار مومني كارگردان: محمود صابري
درختچههاي سوزني برايت دست تكان ميدهند و گلهاي بنفشه و اقاقيا، پرندگان مهاجر را از عطر خود سرمست ميكنند. به شتاب راه خود را از ميان سبزه و بوته و گلهاي تازه نفس، كه عطر نفسهايشان فضاي حوزه هنري را جاني ديگر بخشيده است، باز ميكنم. به چند قدمي درب ورودي تالار انديشه كه ميرسم با جماعتي مواجه ميشوم، چشم به درب بسته دوخته و در حال انتظار. (هر جا بهتر بود از اينجا، آخه تئاتر هم شد تفريح.) جوانكي كنج ساختمان درب ساختمان تازهساز حوزه هنري، چنبره زده و با گوشي همراه خود همراهي ميكند. از ميان جمعيت، كشانكشان خود را به درب ورودي ميرسانم كه نگاههاي غريب و تلخ عدهاي توجهم را جلب ميكند، كه زير لب بلند فرياد ميزنند: دير اومده، زود هم ميخواد بره تو...هـ به سمت دو نفر از تماشاگران ميروم. سخت مشغول انتقاد از وضعيت موجود هستند. براي خلاصي از نگاه ديگران هم كه شده سر صحبت را باز ميكنم. مجيد مسير تئاتر ديني را يكنواخت ميبيند. او ميگويد: با توجه به رقم بالاي بودجهاي كه براي اجراي نمايشهاي مذهبي اختصاص داده ميشود نبايد شاهد يكنواختي و تكرار در ارائه و اجراي نمايشهاي مذهبي در صحنه باشيم. اميدوارم حورا اين ساختار تكراري را بشكند. زهرا كه با بند موبايلش بازي ميكند، و صحبتهاي مجيد را تاييد ميكند ميگويد: اگر من به عنوان بازيگر تئاتر براي بازي در يك تئاتر ديني دعوت شوم، مطمئناً با توجه به شناختي كه از رقمهاي بالاي اختصاص داده شده به نمايشهاي مذهبي دارم، تقاضاي دستمزدي حداقل 5 برابر ديگر نمايشها خواهم كرد. البته در اين لحظه به آقاي صابري كارگردان حورا تبريك گفتم كه احتمالاً با جيبي چرب راهي منزل شده است، اما صحبتهاي صابري هم شنيدني است: «متأسفم كه توجه مالي حوزه هنري به چنين نمايش فاخري كه باني آن هم حوزه هنري بود، بسيار كمرنگ و نااميدكننده است. حداقل بودجه ممكن، توسط حوزه براي ما مشخص شد و من براي استفاده از يك پشتيبان مالي ديگر قريب به چند ماه به هر ارگاني سرك ميكشيدم.» به ساعت خود كه نگاه كردم عقربه بزرگ نشان از شروع نمايش حورا، ساخته محمود صابري را داد. نمايش با موضوع هجرت دختري مسيحي به نام حورا و پسري يهودي به نام اسماعيل است كه به دليل سوء تفاهمات، محدوديتها و تفكرات غلط و ابتدائي قومشان محكوم به مرگ ميشوند و براي رهائي از اين تفكرات و رسيدن به آزادي به سوي مكه حركت ميكنند. چرا كه در آيينشان خبر از پيامبري داده شده است كه سرور آزادگان است و پناه مظلومان و مكان زندگي او مكه است. در ادامه اين دو جوان پس از طي فراز و نشيبهاي بسيار به مكه ميرسند و توسط پيامبر به اسلام گرويده ميشوند و سپس عشق خود را به هم ابراز ميكنند. شايد اين نمايش جزو معدود نمايشهاي مذهبي اجرا شده باشد كه پس از اتمام آن شاهد برقراري ارتباط مخاطبان با نمايش هستيم. احمد اميني دانشجوي تئاتر، كه به همراه دوستان خود براي تماشاي اين نمايش مذهبي به تالار انديشه حوزه هنري آمده است از اين ارتباط به عنوان آشتي تئاتر با مخاطبان عام ياد ميكند و ميگويد: زماني كه به دوستانم پيشنهاد تماشاي تئاتر را دادم با يك نوع بازخورد غيرقابل پيشبيني مواجه شدم. بچهها در ابتدا رفتن به پارك ملت و بستني خوردن را مفيدتر از تماشاي تئاتر ميديدند ولي حالا پيشنهاد ميكنند بليط نمايشهاي تئاتر شهر را پيشخريد كنيم. محمود صابري، كارگردان نمايش حورا معتقد است، شعار «تئاتر براي همه» در حورا مصداق عيني و عملي دارد. بهتر است از زبان خودش بخوانيم: «هنرمند ما بايد به سطح نشانه شناسي و دايره نمادشناسي مخاطب توجه كند و با توجه به اين موضوع خوراكي را براي او تهيه كند كه با سطح نشانهشناسي و اطلاعات او هماهنگي داشته باشد. اجراي نمايشهاي مذهبي ما بايد خالي از هر نوع كليشه و تكرار باشد. در غير اين صورت نمايش مذهبي ما شبيه به روضه مذهبي خواهد شد و روضه مذهبي ديگر تئاتر نيست. وظيفه هنرمند ما اين است كه سطح سليقه مخاطبان را هماهنگ با سطح رشد نمايشهاي ما ارتقا دهد تا شاهد آشتي مخاطبان عام با جامعه تئاتري باشيم.» متن قوي، محكم و بيرون از كليشه بهاره مومني، نكته مثبتي است كه ميتوان در نمايش مذهبي حورا مورد توجه قرار داد. بهاره مومني كه به صورت حرفهاي به فعاليت طراحي صحنه و لباس مشغوليت دارد با نگارش متن حورا، نشان داده است كه ميتواند در فيلمنامه نويسي و نمايشنامه نويسي نيز حرفي براي گفتن داشته باشد. در ادامه به سراغ جوانكي ميرويم كه كيف به دوش از درب حوزه هنري بيرون ميرود. منتظر تاكسي ايستاده است. علت حضور وي را جويا ميشويم. او نيز دغدغه مذهبي دارد ميگويد: فكر ميكردم اين نمايش هم مانند ديگر نمايشهاي مذهبي ساخته شده، سراسر تكرار و كليشه و يك نوع برش تاريخي است كه در اين فصل از زندگي به تماشا مينشينيم. به پيشنهاد و اصرار دوستم به تماشاي نمايش آمدم. فكر ميكنم حورا تا اندازهاي توانسته است از وجهه نمايش مذهبي دفاع كند و تافتهاي جدابافته باشد. محمود صابري هم بزرگترين علت ساخت نمايش مذهبي حورا را دغدغه دين عنوان ميكند و ميگويد: من وقتي متن خارجي هم كار ميكنم كفه معنويت و عرفان سنگينتر است. به هر حال حورا در نوع خود توانسته است نمايشي متفاوت از آنچه تا به حال به عنوان نمايش مذهبي ديده ايم ارائه كند و با مخاطبهاي خود ارتباط لازم را برقرار كند. اميدواريم شاهد افزايش هرچه بيشتر مخاطبان اين هنر پر ارزش و تاثيرگذار باشيم و هنرمندان ما در عرصه هنر تئاتر بتوانند جمعيت بيشتري را به سالنهاي تاريك و خلوت تئاتر بكشانند.
منبع:
نمایش راز با هنرمندی ساقی عقیلی
نویسنده: داریوش ربیعی.
کارگردان : زری طالبی.
بازیگران: ساقی عقیلی، مرجان امیر ارجمند، حسن بزرا، الناز حبیبی، و...
خلاصه داستان: این نمایش داستان خانواده ای مسیحی است که در انتظار داشتن فرزند هستند. زن خانواده که نا امیدانه به دنبال معجزه ای است به سفارش زن همسایه راهی یک سفر معنوی می شود تا شفا بگیرد.
نمایش راز مضمونی کاملا سفارشی دارد. سفارشی که جشنواره هایی همچون تئاتر رضوی و... برای کارگردان ها مطرح می کنند. وجود جشنواره های موضوعی بدین دلیل که این جشنواره ها می تواند فضایی را برای شکل گیری یک گروه که نمایش کار می کنند ایجاد کند به نفسه حرکت خوبی است اما زمانیکه محدودیت ها در ارائه مضامین خاص بیشتر می شود این کارکرد مثبت یکسره به سمت رویکردی منفی پیش می رود. این قضیه در مورد نمایش راز نیز صادق است. تماشاگر و کارگردان ایرانی عادت کرده است که آثار مذهبی، مضامینی تکراری و شیوه های اجرایی مشخصی داشته باشند. شیوه هایی که معنی و مفهوم خود را از آثاری به همین شکل در تلویزیون می گیرند. "زری طالبی" در نمایش راز می کوشد با تحریک احساسات رقیق تماشاگر، داستان را به او تحمیل کند. او در این راه از هیچ امکان تئاتری بهره نمی گیرد و به همین دلیل نمایش فضایی خشک و کسل کننده دارد. معجزه برای به دست آوردن فرزند داستانی تکراری در ادبیات مذهبی ایران است. داریوش ربیعی به عنوان نویسنده و زری طالبی در جایگاه کارگردان این بار پای خانواده ای مسیحی را به میان کشیده اند تا به داستان شکلی تازه تر بدهند. اما نکته اینجاست که کار روایت داستان خیلی زود به همان منطق تکرار دچار می شود. نمایش از حداقل ها در طراحی صحنه و لباس سود می جوید. با توجه به فضای کلی شعارگونه نمایش نیز بازی ها به سمت اغراق می رود و همین نکات نمایش را چندین پله از آنچه هست پایین تر نشان می دهد. نمایش راز با مبنای یک سفر شروع می شود. سفری که قرار است شخصیت زن خانواده مسیحی در آن بنابر تعالیم پیر زن همسایه به تعالی روحی برسد. داشتن فرزند نیز در اینجا بهانه است. تنها کارگردان و نویسنده از دونشانه آشنای عمومی در نمایش خود استفاده کرده اند. یکی از آنها مسئله سفر است که همیشه در ادبیات دراماتیک نشانگر تحول است و دیگری داشتن فرزند که از میل به زندگی در آینده و جاودانگی می آید. کارگردان این دو مسئله را در کنار اعطای معجزه به عنوان تم اصلی نمایش خود انتخاب کرده و می کوشد آن را بسط و گسترش دهد. در این شکل نمایش ها یک نیروی بازدارنده درونی نیز در اثر وجود دارد که با خواسته های دیگر شخصیت های کار به مقابله بر می خیزد و به عنوان شخصیتی که در انتهای نمایش مورد تحول واقع می شود در داستان حضور دارد. این شخصیت آنتاگونیست در ابتدا هیچ اعتقادی به معجزه ندارد اما بعد که آن را می بیند در مقابلش سر تعظیم فرود می آورد. زری طالبی که در این نمایش سراغ ژانر مذهبی ایرانی رفته حداقل می توانست در پس داستان تکراری خود از نشانه های تازه ای در شخصیت پردازی کارکتر هایش بهره بگیرد. شخصیت زن مسیحی می توانست بار دراماتیک مناسبی برای این نگاه مشخص باشد. آسیب پذیری او بنا بر زن بودن و دین متفاوتی که با باقی زن های اطرافش دارد دستاویز دراماتیک مناسبی جهت خلق یک شخصیت یکه است. اما او در این داستان زیر سایه زن همسایه قرار گرفته و در عمل به شخصیت دوم بدل می شود. بازی بازیگران هم بخصوص با گریم هایی غلو شده یکسره تماشاگر را آزار می دهد. هیچ واقعگرایی و مینیمالیسمی در این داستان صورت نمی گیرد و کارگردان قصد دارد تا انتها دائم به تماشاگرش تذکر های مذهبی و اخلاقی داده و او را ارشاد کند. از همین روست که بازی بازیگر هم از روال عادی و طبیعی خود خارج می شود. تنها نکته مثبت کارگردانی این نمایش شاید استفاده طالبی از فضاهای خالی میان شخصیت ها باشد. او با میزانسن های گسسته ای که تدارک می بیند می تواند فاصله شخصیت ها را از یکدیگر به نمایش بگذارد. این فاصله ها اندک اندک پر می شود و در انتها شخصیت ها که کاملا متحول شده اند به هم می رسند.
منبع:
http://www.roozonline.com/persian/archive/honarerooz/honarerooz/article/2009/may/26//-cdd5ccb035.html
نمایش تند باد خیال
نمایش مجلس شبیه مرگ و زندگی با هنر نمایی ساقی عقیلی
خانه نمايش اداره تئاتر، پس از جشنواره تئاتر فجر ميزبان نمايش"مجلس شبيه مرگ و زندگي" ميشود. به گزارش دريافتي سايت ايران تئاتر از روابط عمومي اداره برنامههاي تئاتر و خانه نمايش، نمايش"مجلس شبيه مرگ و زندگي" نوشته فرهاد ارشاد و رحمان حقيقي است که از 16 بهمن با کارگرداني رحمان حقيقي در خانه نمايش اجرا ميشود. در اين نمايش احمد علامهدهر، ساقي عقيلي،رحمان حقيقي، ميکائيل هاشمزاده، ماهمنير نديم، غزاله هدايتپور، مهسا احجاريان، سينا محمدي، مهسيما نديم، حسين پورکريمي و پرستو آراسته ايفاي نقش دارند. همچنين هوتن غضنفري آهنگساز، ميکائل هاشمزاده و پرستو آراسته دستيار کارگردان، افسانه قليزاده طراح گريم نمايش است. اين نمايش از 16 بهمن تا اواسط اسفند ماه87 هر روز ساعت 30/18 به مدت 65 دقيقه در خانه نمايش اجرا شد.
منبع:
http://www.edareyetheater.blogfa.com/
نمایش "مجلس شبیه مرگ و زندگی" نوشته فرهاد ارشاد و رحمان حقیقی و به کارگردانی رحمان حقیقی این روزها خانه نمایش اداره تئاتر(واقع درخ انقلاب نرسیده به میدان فردوسی کوچه پارس) راس ساعت 18:30 به روی صحنه رفته است . در این نمایش که برگزیده سیزدهمین جشنواره بین المللی نمایش های آئینی سنتی است احمدعلامه دهر . ساقی عقیلی و رحمان حقیقی با همراهی میکائیل هاشم زاده . ماه منیر ندیم . غزاله هدایت پور . سینا محمدی . مهسا احجاریان . مه سیما ندیم و حسین پور کریمی ایفای نقش می کنند .
منبع:
http://pscnews.ir/fa/fullmode/posts/1387/12/1/teathr%20pic.html
No comments:
Post a Comment