نگاهی به نمایش برادر کشی با هنر نمایی ساقی عقیلی
بازیگران:ساقی عقیلی.مرجان صادقی. مجید رحمتی.لیلا بلوکات.
تاریخ اجرا: تابستان 88
خلاصه نمایش:
دو برادر بزرگتر که از مادری دیگرند (سلم و تور) به برادر کوچکتر که مورد توجه ویژه پدرشان است و پادشاهی ایران زمین به او رسیده حسد می ورزند و پادشاهی ایران زمین را از آن خود میدانند که برادر بزرگتر هستند. آنان با جمع آوری لشکری به مصاف ایرج و پدرشان فریدون میروند. ایرج از پدر رخصت می طلبد و با پیامی از صلح و دوستی به نزد آنان میرود. در هنگام دیدار با آنان ایرج در صلح با آنان درمیآید ولی آنان بدون توجه به مهربانی او و درخواستش برای منزوی شدن و سپردن تخت شاهی به آن دو، او را میکشند و سر بریدهاش را به ایران میفرستند. داستان برادرکشی سلم و تور به اینجا ختم میشود. هم اکنون زمانی نیست که تئاتر را منحصراً در طبقهبندی سبکی خاص ببینیم. سبکهای نمایشی یا با هم مخلوط و ممزوج شدهاند و یا وفاداری سرسختانه هوادارانشان را از دست دادهاند. هوادارانی که متعلق به همان دوران آفرینش آن سبک بودهاند. این اتفاق تنها در دنیای نمایش رخ نداده است. در عرصههای مختلف هنری همچون نقاشی، موسیقی، سینما و.... این آمیختگی سبکها گریزناپذیر به نظر میرسد. به نظر می آید در طول سال های متمادی از کم لطفی های مرکز هنرهای نمایشی نسبت به نمایش های ایرانی،هدفی كه باید دنبال كرد استفاده از قابلیتهای ساختاری و تكنیكی اینگونه نمایشی در تئاتر ایران است. پیش از این، اگرچه نمایشنامهنویسی چون بهرام بیضایی از تكنیك روایی نمایش های ایرانی در آثار خود سود جسته و كارگردانانی از قابلیتهای اجرایی آن در تئاترهایی كه بر صحنه بردهاند، بهره گرفتهاند، اما جریانی فراگیر در این مسیر شكل نگرفته است. "مجلس برادرکشی"یکی از نمایش هایی است که تلاش دارد تا از طریق طرفندهای متفاوت تماشاگرخود را با این نوع از کار آشتی داده و با خود همراه کند. دراین بین مشکلاتی دراجرای نمایش وجود دارد که اشاره به آنهاعاری از لطف نیست. مساله نمایش بیش از آن که خود را در حوزه اجرایی نشان دهد، به متن مربوط میشود و این یعنی مشکل، از پیش از آغاز نمایش شروع شده است. البته این بدان معنا نیست که اجرا خالی از ضعف است و تمام مشکلات به متن مربوط میشود، اما ریشههای بنیادی مشکلات اجرا را باید در ساختار و ساختمان نمایشنامه آن پی گرفت، چرا که آثاری از این دست که روایت و گفتار در آن محوریت دارند و بیش از هر چیز تئاتری داستانگو است که در آن شخصیتها بیشتر حرف میزنند تا آن که عمل کنند و اثر بیش از آن که در زمان حال بگذرد به گذشته مربوط میشود، سر منشاء تمام کنشها و اتفاقات در نمایشنامه است چرا که اجرا چیزی جز تصویری کردن نمایشنامه بر عهده ندارد.
زبان این اثر زبانی است که دائم در نوسان است گاه نویسندگان به قافیهپردازی روی میآورند و اثر را به سمت سجع یا نظم میبرند و گاه با زبانی پایین شهری و لمپنی رویارو میشویم. گاه به سمت یک زبان ادبی و یا معیار پیش میرویم و گاه با زبانی متصنع روبهروییم و این همه در زمان و مکانی واحد و تنها میان سه شخصیت اتفاق میافتد. این نوسان در لحن و زبان باعث میشود"مجلس برادرکشی" نتواند هویت زبانی خاصی برای خود ایجاد کند و مخاطب را در درک و شناخت شخصیتها و فضا با مشکل مواجه میکند. امانویسندگان وکارگردان اثر دراجراشیوه ای را برای بیان انتخاب می کنند که برای تماشاگر جالب توجه است.آنها با تلفیق روایت در پس شیوه فاصله گزاری به نوعی داستان شاهنامه را همراه با رسوم ایرانی وشرقی پیش می برند.ادغام نشانه های دوشیوه نقالی و تعزیه در"مجلس برادرکشی"برجذابیت های کار افزوده است. راویان این روایت در عین این که از قالب نمایشی نقالی برای عرضه روایت خود استفاده میکنند آن را با عناصر روایی تعزیه در آمیختهاند. بدین صورت که در برخی صحنهها آوازها بر مبنای دستگاههای ایرانی خوانده می شوند و نیز در برخی صحنهها شیوه اجرایی تعزیه دیده میشود.همچنین با دقت به برخی میزانسن های موجود دراجرا می بینیم که این اتفاق درخطوط طراحی شده کارگردان برای بازیگران هم مصداق دارد.به طور مثال راهپیمایی دوبرادر به قصد کشتن نفر سوم وبرای رسیدن به مقصد یکی ازطرفندهای تعزیه می باشد که دراینجا کاربرد درستی دارد.بازیگران نمایش با طی مسیری مدور به سمت برادر خود رفته تا با او بجنگند. "مجلس برادرکشی"پیامی بسیار صریح و شفاف دارد و این پیام نه در یک فرآیند زیباییشناسانه بلکه به شکل شعارگونه، مستقیم و از خلال دیالوگهای شخصیتها و بالاخص شخصیت مبارز بیان میشود. نمایش به ناعدالتیها میتازد و زندگی ایدهآل را برای مخاطب مجسم میکند و در چنین لحظاتی ما بیش از آن که با شخصیت نمایشی مواجه باشیم با خود نویسندگان اثر رویاروییم که به شکلی مستقیم و شعارگونه قصد دارند پیام اثرش را در رابطه با عدالت به خورد مخاطب بدهند و بدینسان لذت کشف را از مخاطب میگیرند. اما نکته ای که بیش از همه عناصر دراجرای این اثر مشهود است بازی ستودنی بازیگران زن آن است.طراحی رفتارها وحرکات مردانه از سه بازیگر زن قابل تامل وجذاب است.تلفیق بیان وبدن همراه با زبانی فاخردرمتن سنگینی اجرا را برای آنها دوچندان اما لذت دیدن را برای تماشاگربیشتر نشان می دهد.اتفاقی که برای مجید رحمتی به عنوان تنها بازیگر مرد نمی افتد.
منبع:خلاصه نمایش:
دو برادر بزرگتر که از مادری دیگرند (سلم و تور) به برادر کوچکتر که مورد توجه ویژه پدرشان است و پادشاهی ایران زمین به او رسیده حسد می ورزند و پادشاهی ایران زمین را از آن خود میدانند که برادر بزرگتر هستند. آنان با جمع آوری لشکری به مصاف ایرج و پدرشان فریدون میروند. ایرج از پدر رخصت می طلبد و با پیامی از صلح و دوستی به نزد آنان میرود. در هنگام دیدار با آنان ایرج در صلح با آنان درمیآید ولی آنان بدون توجه به مهربانی او و درخواستش برای منزوی شدن و سپردن تخت شاهی به آن دو، او را میکشند و سر بریدهاش را به ایران میفرستند. داستان برادرکشی سلم و تور به اینجا ختم میشود. هم اکنون زمانی نیست که تئاتر را منحصراً در طبقهبندی سبکی خاص ببینیم. سبکهای نمایشی یا با هم مخلوط و ممزوج شدهاند و یا وفاداری سرسختانه هوادارانشان را از دست دادهاند. هوادارانی که متعلق به همان دوران آفرینش آن سبک بودهاند. این اتفاق تنها در دنیای نمایش رخ نداده است. در عرصههای مختلف هنری همچون نقاشی، موسیقی، سینما و.... این آمیختگی سبکها گریزناپذیر به نظر میرسد. به نظر می آید در طول سال های متمادی از کم لطفی های مرکز هنرهای نمایشی نسبت به نمایش های ایرانی،هدفی كه باید دنبال كرد استفاده از قابلیتهای ساختاری و تكنیكی اینگونه نمایشی در تئاتر ایران است. پیش از این، اگرچه نمایشنامهنویسی چون بهرام بیضایی از تكنیك روایی نمایش های ایرانی در آثار خود سود جسته و كارگردانانی از قابلیتهای اجرایی آن در تئاترهایی كه بر صحنه بردهاند، بهره گرفتهاند، اما جریانی فراگیر در این مسیر شكل نگرفته است. "مجلس برادرکشی"یکی از نمایش هایی است که تلاش دارد تا از طریق طرفندهای متفاوت تماشاگرخود را با این نوع از کار آشتی داده و با خود همراه کند. دراین بین مشکلاتی دراجرای نمایش وجود دارد که اشاره به آنهاعاری از لطف نیست. مساله نمایش بیش از آن که خود را در حوزه اجرایی نشان دهد، به متن مربوط میشود و این یعنی مشکل، از پیش از آغاز نمایش شروع شده است. البته این بدان معنا نیست که اجرا خالی از ضعف است و تمام مشکلات به متن مربوط میشود، اما ریشههای بنیادی مشکلات اجرا را باید در ساختار و ساختمان نمایشنامه آن پی گرفت، چرا که آثاری از این دست که روایت و گفتار در آن محوریت دارند و بیش از هر چیز تئاتری داستانگو است که در آن شخصیتها بیشتر حرف میزنند تا آن که عمل کنند و اثر بیش از آن که در زمان حال بگذرد به گذشته مربوط میشود، سر منشاء تمام کنشها و اتفاقات در نمایشنامه است چرا که اجرا چیزی جز تصویری کردن نمایشنامه بر عهده ندارد.
زبان این اثر زبانی است که دائم در نوسان است گاه نویسندگان به قافیهپردازی روی میآورند و اثر را به سمت سجع یا نظم میبرند و گاه با زبانی پایین شهری و لمپنی رویارو میشویم. گاه به سمت یک زبان ادبی و یا معیار پیش میرویم و گاه با زبانی متصنع روبهروییم و این همه در زمان و مکانی واحد و تنها میان سه شخصیت اتفاق میافتد. این نوسان در لحن و زبان باعث میشود"مجلس برادرکشی" نتواند هویت زبانی خاصی برای خود ایجاد کند و مخاطب را در درک و شناخت شخصیتها و فضا با مشکل مواجه میکند. امانویسندگان وکارگردان اثر دراجراشیوه ای را برای بیان انتخاب می کنند که برای تماشاگر جالب توجه است.آنها با تلفیق روایت در پس شیوه فاصله گزاری به نوعی داستان شاهنامه را همراه با رسوم ایرانی وشرقی پیش می برند.ادغام نشانه های دوشیوه نقالی و تعزیه در"مجلس برادرکشی"برجذابیت های کار افزوده است. راویان این روایت در عین این که از قالب نمایشی نقالی برای عرضه روایت خود استفاده میکنند آن را با عناصر روایی تعزیه در آمیختهاند. بدین صورت که در برخی صحنهها آوازها بر مبنای دستگاههای ایرانی خوانده می شوند و نیز در برخی صحنهها شیوه اجرایی تعزیه دیده میشود.همچنین با دقت به برخی میزانسن های موجود دراجرا می بینیم که این اتفاق درخطوط طراحی شده کارگردان برای بازیگران هم مصداق دارد.به طور مثال راهپیمایی دوبرادر به قصد کشتن نفر سوم وبرای رسیدن به مقصد یکی ازطرفندهای تعزیه می باشد که دراینجا کاربرد درستی دارد.بازیگران نمایش با طی مسیری مدور به سمت برادر خود رفته تا با او بجنگند. "مجلس برادرکشی"پیامی بسیار صریح و شفاف دارد و این پیام نه در یک فرآیند زیباییشناسانه بلکه به شکل شعارگونه، مستقیم و از خلال دیالوگهای شخصیتها و بالاخص شخصیت مبارز بیان میشود. نمایش به ناعدالتیها میتازد و زندگی ایدهآل را برای مخاطب مجسم میکند و در چنین لحظاتی ما بیش از آن که با شخصیت نمایشی مواجه باشیم با خود نویسندگان اثر رویاروییم که به شکلی مستقیم و شعارگونه قصد دارند پیام اثرش را در رابطه با عدالت به خورد مخاطب بدهند و بدینسان لذت کشف را از مخاطب میگیرند. اما نکته ای که بیش از همه عناصر دراجرای این اثر مشهود است بازی ستودنی بازیگران زن آن است.طراحی رفتارها وحرکات مردانه از سه بازیگر زن قابل تامل وجذاب است.تلفیق بیان وبدن همراه با زبانی فاخردرمتن سنگینی اجرا را برای آنها دوچندان اما لذت دیدن را برای تماشاگربیشتر نشان می دهد.اتفاقی که برای مجید رحمتی به عنوان تنها بازیگر مرد نمی افتد.
http://www.roozonline.com/persian/archive/honarerooz/honarerooz/article/2009/september/10//-b4b2d8e084.html
No comments:
Post a Comment