زندگی نامه ساقی عقیلی، نقال نقل های جاوید
ساقی عقیلی در هیجدهم تیرماه هزار و سیصد و چهل در تهران بدنیا آمد. پدر او محمد از زمین داران به نام تهران وعلاقمند به تاریخ و ادبیات کهن ایران زمین بود. همچنین عموی وی عبدالله، محقق، مورخ و سکه شناسی نامی است که آثار باستانی و گرانبهای خانوادگی عقیلی ها را به آستانه ی قبله ی تهران تقدیم کرده است.
وی از کودکی دست در دست پدر به تئاتر و سینما می رفت، عضو گروه های شیر و خورشید و پیشاهنگ بود و در جشن های مختلف حتی با حضور شاه و فرح به سرودخوانی و اجرای نمایش و نقالی پرداخته است. در مدرسه همراه با اعضای شیرو خورشید و پیشاهنگ، اشعاری از شاهنامه را از بر می خواند و در قطعاتی نمایشی بر اساس آثار شکسپر و مولیر بازی می کرد.
ساقی به یاد می آورد که بارها همراه با پدرش برای دیدن نمایش به تئاتر شهر و لاله زار می رفت و در قهوه خانه ها به تماشای پرده خوانی و نقالی می نشست. حضور او در فعالیت های فرهنگی و شرکت در کارهای گروهی در سالهای نوجوانی او ادامه یافت تا آنجا که به مقوله ی آموزش علاقمند شده و سرانجام در سن شانزده سالگی پا به دانشسرا نهاد، با امیر حسین فرهادپور ( نقاش و پیکرتراش ) آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. امیرحسین، نوه ی پهلوان صاحب زنگ، پهلوان عباسعلی، استاد پیکر تراشی است که آرامگاه میرزاده ی عشقی و رضا شاه را حکاکی کرده است.
سال سوم تحصیل او مصادف با روی کار آمدن جمهوری اسلامی شد، پدرش به دلیل مخالفت با عوامل جمهوری اسلامی دو بار به زندان رفت، اموال موروثی آنها مصادره شد، سه نفر از اعضای خانواده ی او دستگیر شدند و از دانشسرا اخراج شد.
علیرغم اینکه امکان ادامه ی تحصیل و فعالیت های فرهنگی به طور رسمی از وی سلب شده بود از پا ننشست. مطالعه ی تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران را به طور جدی ادامه داد، با انجمن ها و کانون های اجتماعی همکاری کرد، در مناطق محروم مانند ورامین، کهریزک، قوچ حصار، امین آباد و حومه ی شهرری به امدادهای اجتماعی پرداخت و نیز به آموزش و پروش فرزندانی کمر بست که اینک هر یک در هنر تخصصی دارند. پسر بزرگش فوق لیسانس تئاتر و سینما و نقال، پسر کوچکترش گرافیست حرفه ای و دخترش فارغ التحصیل معماری است.
پایان جنگ هشت ساله و تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه، نقطه ی عطفی در زندگی عقیلی بود. در کلاس های بازیگری سپیده نظری پور شرکت کرد، دوره ی تکمیلی بازیگری را در موسسه ی رسام هنر نزد استاد رویا تیموریان پیمود و در میان شاگردان تیموریان بهترین نمره ( نوزده ) را کسب کرد.
در سال 78 در نمایش خاتون برگرفته از" پرده نئی " بهرام بیضایی، به کارگردانی ساسان مهر پویان به ایفای نقش پرداخت. نمایش خاتون زیر نظر استاد داود فتحعلی بیگی به شیوه ی نقالی، تمرین و اجرا شد، نمایشی که پس از مرگ یزدگرد بیضایی و مویه ی جم قطب الدین صادقی یکی از مهمترین نمایش هایی بود که در آن از نقالی به عنوان یک سبک بازیگری استفاده شد. نداآفرید از پیش با نقالی مرشد ولی الله ترابی، مرشد فتحعلی بیگی و مرشد آسید مصطفی سعیدی آشنا بود. بازی او در این نمایش و ایفای نقش همچون یک نقال زن، باعث شد به امکانات، کاربرد و تکنیک های بیشتر نقالی واقف شود وآموختن نقالی را به طور حرفه ای آدنبال کند.
نخست نزد ساسان مهرپویان ( شاگرد مرشد فتحعلی بیگی ) به آموختن روش های نقالی پرداخت و سپس برای پیشرفت در نقالی و تکمیل آموزش خود، در کلاس های نقالی استاد فتحعلی بیگی شرکت کرد. در آن کلاس ها مرشد ترابی به عنوان مهمان حضور می یافت و عقیلی به طور همزمان با سه سبک مختلف نقالی روبه رو بود. سبک مرشد فتحعلی بیگی که بیشتر بر فن بیان، برانگیختن تخیل در تماشاگران و نوعی بازی حسی متکی بود، سبک مرشد ترابی که عموما بر حرکات بدنی، گریز به داستان دیگری در میان نقل و گاهی طنز تکیه می کرد و سبک آسید مصطفی سعیدی که متکی بر حرکات ریز، میمیک چهره و بیان صمیمانه بود.
عقیلی به شکل رسمی، حرفه ای و تک نفره در جشنواره ی نمایش های آیینی و سنتی سال 1380 نقل گردآفرید را اجرا کرد. ژست ها و حرکات مطابق با گردآفرید، تحرک و انعطاف فیزیکی و بیان حماسی او در این نقل تمامی بینندگان و برگزار کنندگان جشنواره را شگفت زده کرد.
او با تصویر کردن جنگ سهراب و گردآفرید جانی دوباره به نقالی بخشید و ثابت کرد که زنان می توانند نقالی را به شکل سنتی و چه بسا مطابق با زیبایی شناسی تماشاگران امروز اجرا کنند.
در این جشنواره، شیرین امامی ( از شاگردان مرشد فتحعلی بیگی ) نقل گُردآفرید را اجرا کرد، فاطمه حبیبی زاد با عصای مرشد ترابی برای اولین بار به اجرای نقالی پرداخت و ساقی عقیلی به عنوان بهترین بازیگر زن جشنواره از سوی تماشاگران برگزیده شد.
می توان نقالی نداآفرید را ترکیبی از سه سبک نقالی دانست که درآن تمام عناصر و نشانه های اصلی اساتید پیشکسوت نقالی همچون مرشد فتحعلی بیگی، مرشد آسید مصطفی سعیدی و مرشد ترابی به شکلی گزینشی و آگاهانه به کار گرفته می شود. همچنین رگه های بسیار قدرتمندی از سبک های بازیگری استانیسلاوسکی و مایکل چخوف نیز در نقالی ساقی دیده می شود که متأثر از آموزش های بازیگری او و ارتباطش با تئاتر است.
ساقی عقیلی طی سال های کودکی و نوجوانی در یک محیط فرهنگی اصیل، سنتی و ملی رشد کرده، بازیگری را به دو شکل کلاسیک و مدرن آموخته و تجربه کرده و نقالی او آمیخته ای از همه ی اینهاست؛ پدیده ی نوینی که می توان آن را نقالی مدرن نامید، نامی که اینک به درستی بر نقالی های او نهاده شده است.
پس از آن سیل دعوتها به سوی وی سرازیر شد. بعضی از نهادهایی که از آن زمان تا کنون با او همکاری کرده اند به طور خلاصه عبارتند از: دانشگاه ها، میراث فرهنگی، جامعه ی زرتشیان، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، پایگاه پژوهشی هخامنشیان، انجمن های دفاع از حقوق زنان، جشنواره ی بانوان، جشنواره های بین المللی فجر و جشنواره ی نمایش های آیینی سنتی. شهرهای کرمان، اصفهان، سنندج، مشهد، بجنورد، اهواز، جیرفت، دماوند، جزیره ی کیش، کاخ های نیاوران، گلستان، سعدآباد، موزه ی رضاعباسی و موزه ی فرش نیز میزبان هنرنمایی او بوده اند که بارها به طور افتخاری انجام شده است.
عقیلی درباره ی سبک نقالی خود و ارتباط با تماشاگران می گوید: « من می دانستم که جوانان از نصیحت و نوحه و زاری خسته شده اند و نقل تصویری برای آنها جذاب تر خواهد بود، به ویژه که یک زن نقال آن را اجرا کند و خاطره ی قصه گویی مادر و مادر بزرگشان را تداعی کند. »
در پایان هر نقالی، جوانان گرد او جمع شده و با شگفتی می پرسیدند: شما هنرهای رزمی آموخته اید؟ کلاس باله رفته اید؟ خواننده اید؟ بعضی از خانمها نیز ماشاالله گویان او را تمجید می کردند و گاه وان یکاد خوانده و به او فوت می کردند. شاید هم آن زنان آرزوهای خود را در او می دیدند.
ساقی علاوه بر نقالی، در دیگر حوزه های نمایش سنتی ایران مانند تعزیه، پرده خوانی، سیاه بازی و خیمه شب بازی تجربیات بسیاری را داشته است که به عنوان نمونه می توان به بازی او در نمایش های زیر اشاره کرد: راز عروسک ( تلفیقی از نقالی، سیاه بازی و نمایش های شادی آور زنانه )، خیمه شب بازی حسنی و مبارک ( تلفیقی از خیمه شب بازی و نقالی که ساقی عقیلی در آن به عنوان مرشد خیمه حضور داشت )، پهلوان کچل و اژدها ( معرکه گیری، سیاه بازی و تعزیه )، دار و دلدار ( تلفیقی از نقالی و سیاه بازی )، رستم و اسفندیار ( تلفیقی از نقالی، پرده خوانی، تعزیه و سیاه بازی )، مجلس شبیه مرگ و زندگی ( تلفیقی از نقالی، پرده خوانی، تعزیه، سیاه بازی، معرکه گیری و خیمه شب بازی ) و مجلس برادرکشی ( تلفیقی از نقالی، تعزیه و سیاه بازی ).
سابقه و تجربه ی ساقی عقیلی در نمایش های سنتی باعث شده وقتی در اینترنت نام او را جستجو می کنیم می بینیم در بعضی از خبرها او را به عنوان اولین زن نقال ایران و نخستین مرشد زن ایران معرفی کرده اند. ولی او همیشه در مصاحبه های خود با روزنامه ها، شبکه های خبری داخلی و خارجی و در اجراهایی که مجری برنامه او را اولین زن نقال ایران معرفی می کرد این عنوان را تکذیب کرده است. او از شیرزنانی نام می برد که درتاریخ ایران با ساز و آواز و حتی پس از جمهوری اسلامی با همه ی محدودیت ها نقالی کرده اند مانند: آزاده ( خنیاگر بهرام گور ساسانی )، سمیه خدای نامه خوان ( مادر نضربن حارث، نقالی ایرانی مقیم عربستان در زمان پیامبر اسلام )، همسر فردوسی ( اولین زن نقال شاهنامه )، مرشد بلقیس و فرحناز کریمخانی ( پیش و پس از جمهوری اسلامی ).
وقتی از او می پرسم با وجود این همه زن نقال در تاریخ ایران چرا عنوان اولین زن نقال ایران به فرحناز کریمخانی، شما، شیرین امامی و فاطمه حبیبی زاد اطلاق شده است می گوید این عنوان نخستین بار توسط مجریان برنامه ها به کار می رفت ولی به مرور خواسته یا ناخواسته حاوی این معنی شد که زنان در تاریخ ایران از آزادی های اجتماعی برخوردار نبوده اند و فقط در جزمان کنونی از چنین امکانی برخوردار شده اند.
عقیلی در سال های 83 و 84 به دعوت استاد داود فتحعلی بیگی و در کنار ایشان در دانشگاه سوره به استادیاری افتخاری پرداخت و در زمینه ی معرفی و آموزش نقالی به دانشجویان فعالیت کرد.
وی در کنار نقالی، بازیگری حرفه ای در تئاتر را ادامه داده است و بازی در بیش از چهل اجرای تئاتر، در کارنامه ی او دیده می شود. در این سال ها با هنرمندانی همچون مهری مهرنیا، داود فتحعلی بیگی، احمد آقالو، رویا تیموریان، اکبر زنجان پور، مجید جعفری، فرشید ابراهیمیان، ابراهیم حاتمی کیا، حسین سحرخیز، انوشیروان ارجمند، حسین محب اهری، شهره لرستانی، شبنم طلوعی، مریلا زارعی، آناهیتا نعمتی، سوسن مقصودلو و بسیاری دیگر همکار یا همبازی بوده است.
در سال 86 پس از اکران فیلم دروغین 300، با همکاری پسرش علی فرهادپور، پژوهشی را درباره ی نبرد خشایارشا با یونانیان انجام داد، یک طومار نقالی بر اساس آن نوشته شد، مرشد فتحعلی بیگی به عنوان استاد مشاور بر تمرین های نقالی نظارت کرد و حاصل این تلاش ها، اجرای نقالی 300 در جشنواره ی بین المللی نمایش های آیینی سنتی تهران بود. نقالی 300 پیامی ضد جنگ داشت و ایده ی بنیادی آن صلح آسیا و اروپا بود، مفهومی که در طرح گرافیکی بروشور توسط سمیه مرتضایی بازتاب یافته بود: اتحاد حلقه ی قدرت فروهر ایرانی و حلقه ی تاج زیتون یونانی. این بروشور به زبانهای فارسی و انگلیسی با هزینه ی شخصی ساقی تهیه شده و میان تماشاگران و مهمانان ایرانی و خارجی جشنواره توزیع شد. نقالی 300 استقبال تماشاگران داخلی و خارجی جشنواره را در پی داشت و سرپرست گروه نمایش ایتالیایی ازوی دعوت کرد تا این نقل را در جشنواره ی arrivano dal mare ( جشنواره ی نمایش های سنتی ایتالیا ) اجرا نماید. با این وجود همه ی رسانه های فارسی زبان بدون استثنا درباره ی این نقالی سکوت کردند، حتی یک خبر کوچک درباره ی آن منتشر نشد و هیچ منتقدی هیچ نقدی درباره ی آن ننوشت.
ساقی عقیلی د در اردیبهشت سال 87 همراه با استادانی چون فتحعلی بیگی، مرشد ترابی و ساسان مهرپویان راهی ایتالیا شد و در شهرهای چرویا و تورینو، اساتید و دانشجویان ایتالیا برای اولین بار شاهد نقالی یک زن نقال ایرانی بودند. تازگی اجرای نقالی توسط یک زن، حرکات بدنی وی و تصویرسازی های نقالی او موجب شد اساتید و دانشجویان از وی دعوت به عمل آورند تا در تورینو به تدریس نقالی ایرانی بپردازد که به دلیل تعهدات عقیلی برای بازی در دو تئاتر در ایران ( و مراحل اداری لازم برای برگزاری این کلاس ها ) به آینده موکول شد.
از اجراهای او در سال های اخیر به نقالی او در بزرگداشت استاد نگارگری ایران حجت شکیبا به دعوت پایگاه پژوهشی هخامنشیان و بزرگداشت رستم به همت بنیاد جمشید می توان اشاره کرد.
او در کنار فعالیت های حرفه ای گسترده برای معرفی، آموزش و گسترش فرهنگ و هنر ایران خدمات زیادی را به شکل افتخاری و رایگان انجام داده است که به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: اجرای نقالی در روستاها و شهرهای مختلف، جشن های ایرانی سده و مهرگان برای جامعه ی زرتشتیان ایران، آموزش نقالی به کودکان در مدارس ( از دوره ی ابتدایی تا دبیرستان )، نوشتن طومارهای نقالی و نهادن مقالاتی درباره ی تاریخ نقالی و نقالی در ایران در سایت ها و وبلاگ ها، آموختن زبان ناشنوایان برای آموزش نقالی و آموزش نقالی به نابینایان و ناشنوایان که ثمره ی آن پرورش و معرفی دو نقال روشن دل به نام های سمیه باقر پور و امین طاهریان به جامعه ی نقالی ایران است؛ نقالان روشن دلی که در جشنواره ی بانوان سال 88 و به مناسبت روز جهانی معلولین در خانه تئاتر نقل فرود سیاوش را اجرا کرده اند.
عقیلی هرگز به جعل تاریخ، عوام فریبی، تحقیر و حذف ارزش های نقالان دیگر و توهین به آنها نپرداخته است. نگاهی به سوابق او ثابت می کند هنوز کسانی هستند که هنر را برای حفظ و گسترش فرهنگ انجام می دهند و می کوشند هنرشان نه در خدمت جریان تجاری یا گروهی خاص بلکه در معرض دید همگان، در راستای بیان مشکلات مردم و حفظ ارزش های انسانی باشد. کافی است نگاهی به نقالی هایی بیندازیم که درباره ی موارد نقض حقوق بشر در ایران، ضحاکان امروز و شهدای آزادی ایران اجرا کرده، بر خلاف سنت نقالان که نمی گذارند به طور کامل از نقالی شان فیلمبرداری شود به طور کامل در اینترنت نهاده و همه ی جهان می توانند آن ها را مشاهده کنند.
عقیلی هرگز به جعل تاریخ، عوام فریبی، تحقیر و حذف ارزش های نقالان دیگر و توهین به آنها نپرداخته است. نگاهی به سوابق او ثابت می کند هنوز کسانی هستند که هنر را برای حفظ و گسترش فرهنگ انجام می دهند و می کوشند هنرشان نه در خدمت جریان تجاری یا گروهی خاص بلکه در معرض دید همگان، در راستای بیان مشکلات مردم و حفظ ارزش های انسانی باشد. کافی است نگاهی به نقالی هایی بیندازیم که درباره ی موارد نقض حقوق بشر در ایران، ضحاکان امروز و شهدای آزادی ایران اجرا کرده، بر خلاف سنت نقالان که نمی گذارند به طور کامل از نقالی شان فیلمبرداری شود به طور کامل در اینترنت نهاده و همه ی جهان می توانند آن ها را مشاهده کنند.
Telegram:
Saghi Aghili/+1-647-899-0031
Facebook:
Saghi Aghili
Instagram:
Saghi Aghili
سلام خانوم عقیلی بیوگرافی خیلی با حالی دارید امیدورام جایی خیلی بالاتر از اینها ببینمتون
ReplyDelete