Sunday, 25 April 2010

زنان و نقالی مدرن ( مادران یک تولد )












زنان و نقالی مدرن
زنان در تاریخ ایران همواره آماج تهمت ها، تحقیرها و تجاوزها بوده اند. در هزار و یک شب داستان های بسیاری درباره ی مکر زنان دیده می شود و به راستی در هزاره ی تاریک ضحاکان، زنانی چون شهرزاد می توانند پا به میدان نهاده و توانایی ها و ویژگی های یک زن را به طور واقع بینانه به جامعه نشان دهند.
تاریخ ایران شهرزاد های بسیاری را به خود دیده است که نه تنها مقام راستین زن را معرفی و اثبات کرده اند،دلاوری های زنان و مردان ایران را برای کودکان خود نقالی کرده اند بلکه در زندگی خود حماسه آفریده اند و حماسه آفرینانی را به جامعه تقدیم کرده اند. زنانی همچون فرانک مادر فریدون، پریدخت مادر زال، رودابه مادر رستم، تهمینه مادر سهراب، ماندانا مادر کوروش بزرگ، رُدگون مادر داریوش بزرگ، ماهرو مادر بابک خرمدین و بسیاری از زنانی که پهلوانان و شهیدان آزادی ایران را پرورش داده اند. به گفته ی شاعر:
« کوروش از دامان مادر یافت آن پیغمبری/ از غم بی مادری چنگیز شد اسکندری »
کتاب ها، مقاله ها و برنامه های معدودی وجود دارند که در آن ها به طور دقیق و مفصل به شیرزنان تاریخ ایران پرداخته شده باشد. کافی است به فهرست کتاب ها در یک کتابخانه یا اینترنت نگاهی بیاندازیم، بیشتر کتاب ها مربوط به مردان بزرگ و کارهای آنان است و چیزی که به ندرت به آن پرداخته شده یا اصلا به آن اهمیت داده نمی شود، تاثیری است که مادران و زنان زندگی آن مردان بر پیشرفت و موفقیت آن ها داشته اند.
در افکار عمومی، ادبیات و هنر عامیانه ی ایران عموما به زن از چند زاویه ی خاص نگریسته شده و از او معمولا به عنوان یکی از عناصر زیر نام برده می شود:
مادر یا همسر فداکار، زن مطیع، زن نافرمان، دختر حرف گوش کن، زن وراج، فضول، دو به هم زن و مانند این ها. این که مردان در این ستم تاریخی چه نقشی داشته اند بسیار مورد اشاره و بررسی قرار گرفته و حتی متاسفانه به یک شعار تبدیل شده است. ولی من در این مقاله سر آن دارم تا به نقش خود زنان در این مسئله و قدرت آنان در حل آن اشاراتی داشته باشم.
یکی از عواملی که به حفظ و ادامه ی وضع مذکور کمک کرده است بعضی از رفتارهای زنان و قرارگرفتن آنان در قالب های از پیش تعیین شده ای است که مردان برای آنان تعیین کرده اند. برای مثال می توان به رفتارهای زیر اشاره کرد: صحبت کردن زنان علیه رفتارهای زنانه ی زنان دیگر، اختصاص دادن بیشترین مقدار انرژی و زمان خود به کارهای خانه، میدان دادن به احساسات و رفتارهای زنانه به طور کنترل نشده، آسیب پذیر فرض کردن خود ( و به تبع آن آسیب پذیر شدن در برابر مشکلات کوچک )، دعوت از مردان و اجازه دادن به آن ها برای اظهار نظر و دخالت در اموری که مربوط به زنان است و نهادن بعضی از کارها و مسئولیت ها بر دوش مردان در حالی که خودشان می توانند آن ها را ( چه بسا بهتر از مردان ) انجام دهند.
البته گفتن مشکلات روشی است که متاسفانه در جامعه ی ایرانی وجود داشته و چیزی که بیش از آن اهمیت، ضرورت و فوریت داشته و دارد راه حل آن ها است. خوشبختانه زنان امروز ایران در چند دهه ی اخیر گام هایی را برای حل مشکلات مربوطه انجام داده اند مانند: حضور در صحنه های علمی، هنری و سیاسی؛ مخالفت با حجاب اجباری؛ اشتغال در کارهای مختلف گروهی و مبارزات اجتماعی آشکار و عمومی.
مقوله ی آخری که ذکر شد، مقوله ای است که زنان ایران در آن هم پیشرفت کرده اند، هم به نتایج درخشانی رسیده اند و هم در آن ضربات زیادی را متحمل شده اند. از مادری که فرزند خود را در زندان می بیند، تا زنی که در زندان های مرگبار با تجاوز و درد و شکنجه دست و پنجه نرم می کند و یا دختری که برای ئاسداری از عقیده اش در پیش چشم همگان جان می دهد. این ها نشانه های شکسته شدن کلیشه ی سنتی زن در ایران امروز هستند. ولی زنان امروزه چگونه می توانند باعث پیشرفت و پیروزی جنبش های نوین اجتماعی ایران در راستای آزادی و حفظ حقوق زنان باشند؟ چگونه می توانند به ساختن جامعه ای کمک کنند که در آن نشانی از شکنجه، تجاوز و اعدام نباشد؟ چگونه می توانند جامعه را تغییر دهند تا در آن ظالمان، متجاوزان و شکنجه گران، مجال ظهور نیابند؟
یکی از عرصه های بسیار مهم، تربیت کودکان و نوجوانان است. زنان باید با کنترل احساسات خود، به جنبه های احساسی، تعصب انگیز و مستبدانه ی فرهنگ سنتی در وجودشان اجازه ی رشد ندهند. برای مثال در جلساتی حضور نیابند که گردانندگان آن ها همچون کاسبکاران و متظاهران فرهنگی در پی تربیت نسلی مانند خود هستند. با رعایت هنجارهای انسانی اجتماعی؛ به مردان متعصب بهانه ای ندهند تا آن ها بتوانند از هنجارهای سنتی مردسالارانه علیه زنان استفاده کنند؛ فرزندان خود را مطابق با ارزشهای والای فرهنگ ایرانی، مطابق با حقوق بشر، آزادی و دموکراسی پرورش دهند؛ اجازه ندهند در ذهن کودکان شان ظالمان تاریخ به قهرمانانی تبدیل شوند که کودکان در رویاهایشان آنها را فرشتگانی پاک ببینند؛ طوری کودکانشان را تربیت کنند که از خشونت بیزار باشند و تحت هیچ شرایطی آن را مجاز نشمارند ( حتی بر اساس منافع شخصی و گروهی یا در جنجال های اجتماعی ).
طبیعی است که در این راه، زنان با مخالفت مردان متعصب و زنان نا آگاه دیگر قرار خواهند گرفت ولی زنان به دلیل امکان حضور مداومشان در پنهانی ترین بخش های اجتماع، خصوصی ترین لایه های خانواده و تاثیر عمیق شان بر اطرافیان می توانند روش های جدیدی را کشف کنند. مطمئنا در آینده شاهد بروز روش های موثر و ظهور زنان بسیاری در این عرصه خواهیم بود. چنان که در تاریخ نیز مادران، خود، اولین نقالان زندگی فرزندان شان بوده اند و داستان هایی که نقل می کردند، طرز صحبت شان و نتیجه گیری و تفسیری که از داستان برای فرزندان شان ارائه می کردند، تأثیر زیادی بر رفتار آن ها در آینده نهاده است. می توان نسل امروز را نتیجه ی نقل ها و نقالی های نسل های قبل و پرورش یافته ی نقالان گذشته دانست. نقل هایی که یکسان و همانند نبوده اند؛ هر گروه از نقالان، نقل ها و تماشاگران خاص خود را داشته اند و همان تماشاگران، نقالان و بازیگران صحنه های اجتماعی و سیاسی امروز شده اند. بی شک، مادران و زنان نقالی که رنج ها، محدودیت ها و مظلومیت هایشان را برای فرزندان شان نقل کرده اند، توانسته اند نقش مهمی در تربیت نسل آزادی خواه امروز بازی کنند. نسل امروز نیز می تواند با نقالی خود و رفتار خود در صحنه های گوناگون اجتماعی، نسل آینده را طوری پرورش دهد که هم خودش آزاد و آزادی خواه باشد، هم دیگران را از آزادی محروم نکند و هم تحقق آزادی و دموکراسی را برای هموطنان و همنوعانش ممکن سازد.
شاهنامه ی فردوسی، به دلیل تأکید آن بر دانش، خرد، دلیری، مبارزه با ظالمان، و سرزنش ستمگران نمونه ی درخشان و ارزشمندی است که با نقل، نمایش و تفسیر داستان های آن، می توانیم به معرفی و گسترش ارزش های آزادی خواهانه و مردمی فرهنگ ایران بپردازیم. گروه نقالی مدرن و بنیاد نقالی ، با همکاری نقالان و بازیگران زن و مرد باتجربه، فارغ التحصیلان تئاتر و دختران و پسران هنرمند، باعلاقه، ایران دوست و آزادی خواه تشکیل شده و نوید بخش جنبشی نوین در این راه است.
این گروه می کوشد داستان ها، روش ها و تکنیک هایی را به مادران، زنان و دختران ایرانی معرفی کند که با استفاده از آن ها بتوانند به معرفی، بازگویی، نقالی و تفسیر شاهنامه بپردازند و در راه رهایی اجتماعی و فردی ایرانیان، گام های مؤثر و بلندی بردارند. البته این جنبشی است که هنر را زیر سلطه ی هیچ حکومتی قرار نمی دهد و برای آگاهی دادن به افراد جامعه، ارتباط با آنان و رسیدن به راه حل های مشترک با آن ها، فعالیت می کند. نقالی مدرن و بنیاد نقالی، در پی شکستن مرزهای زبان، زمان و مکان است و می کوشد، ارزش های انسانی فرهنگ ایران را به شکل نقالی، همراه با تصویرسازی، مطابق با گروه های سنی و اجتماعی و به زبان های مختلف، ترجمه و ارائه کند و در اینترنت و شبکه های تلویزیونی به نمایش بگذارد.
گروه مذکور، فعالیت ها و خدمات خود را به طور افتخاری و بدون چشمداشت انجام می دهد و در این راه، از یاری و همکاری ایرانیان، فارسی زبانان و علاقه مندان به نقالی در همه ی کشورها استقبال می کند. می توان گفت، بنیاد نقالی و گروه نقالی مدرن، علیرغم تأکید بر فرهنگ و هنر ایران ( به ویژه شاهنامه ی فردوسی )، گروهی فرا مرزی و بین المللی است، اعضای آن علاقه مندان به ارزش های انسانی موجود در فرهنگ و هنر ایران و جهان اند و صحنه ی اجرای برخوانی (نقالی) های آن، پهنه ای به وسعت جغرافیا است.
منبع نقالی مدرن:

ما را دنبال کنید


https://www.naqqalicentre.com/

No comments:

Post a Comment